رفتن به مطلب

6 سیگما


پونه عظیمی
 اشتراک گذاری

ارسال های توصیه شده

6 سیگما:
شش سیگما یک استراتژی تحول سازمانی است که موجب توسعه و گسترش متدهای مدیریتی، آماری و نهایتاً حل مشکلات شده و به کمپانی امکان جهش و تحول را می دهد. شرکت موتورولا، در سال‌های دهه ۱۹۸۰ برای نخستین بار شش سیگما را رایج ساخت. شرکت الید سیگنال در اوایل دهه ۱۹۹۰ آن را به کار بست و شرکت جنرال الکتریک آن را به پرطرفدارترین فلسفه مدیریتی تاریخ تبدیل نمود.شش سیگما یک نگرش منضبط، داده محرک و روشی برای حذف عیب ها در هر فرایند و محصول می باشد. این فرایند از ساخت تا فروش را در برمی گیرد و شامل همه محصول و خدمات ارایه شده از سوی یک سازمان می گردد.

تعریف عملی و کلاسیک  از 6 سیگما:
شش سیگما یک نگرش منضبط، داده محرک و روشی برای حذف عیبها در هر فرایند و محصول می باشد. این فرایند از ساخت تا فروش را در برمی گیرد و شامل همه محصول و خدمات ارایه شده از سوی یک سازمان می گردد.

هدف بنیادی روش شش سیگما:

اجرای راهبردی مبتنی بر اندازه گیری عملکرد است و از طریق اجرای پروژه های بهبود دهنده، شش سیگما سعی در کاهش نوسانات فرایند و بهبود آن دارد. این کار به کمک دو روش فرعی در شش سیگما انجام می شود:

  • فرایند DMAIC یک سامانه بهبود دهنده برای بهبود فرایند هایی است که در حال حاضر خارج از مشخصات عملکردی خواسته شده از سوی مشتری یا مدیریت ارشد سازمان می باشند.
  • فرایند DMADV یک سامانه بهبود دهنده برای ایجاد فرایند یا محصولات جدیدی است که می خواهیم سطح کیفیت آنها شش سیگما باشد. البته زمانی که نتوان عملکرد فرایند موجود را بیش از سطح فعلی بهبود داد باز از این روش می توان بهره جست.

 

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...